Bible

Upgrade

Your Church Presentations in Minutes

Try RisenMedia.io Today!

Click Here

Jeremiah 48

:
Farsi - PCB
1 خداوند قادر متعال، خدای اسرائيل، دربارۀ موآب چنين می‌فرمايد: «وای به حال شهر نبو، زيرا خراب خواهد شد. قريه تايم و قلعه‌هايش ويران و تسخير شده، مردمش رسوا خواهند گشت.
2 عظمت و شكوه موآب از بين خواهد رفت. مردم شهر حشبون برای خرابی آن نقشه‌ها كشيده‌اند. می‌گويند: «بياييد ريشۀ اين قوم را از بيخ و بن بركنيم.» شهر مدمين در سكوت و خاموشی فرو خواهد رفت، چون دشمن، ساكنانش را تارومار خواهد كرد. مردم حورونايم فرياد خواهند زد: «نابودی، شكست بزرگ! موآب از بين رفت!» كودكانش نيز ناله سر خواهند داد.
3
4
5 فراريان، گريه‌كنان از تپه‌های لوحيت بالا خواهند رفت و در سرازيری حورونايم فرياد شكست سر داده، خواهند گفت:
6 «برای حفظ جانتان فرار كنيد. در بيابانها پنهان شويد!»
7 ای موآب چون به ثروت و توانايی خود تكيه كردی، پس هلاک خواهی شد، و خدايت، كموش نيز با كاهنان و بزرگانش به سرزمين‌های دور تبعيد خواهند گرديد!
8 «تمام روستاها و شهرها، چه در دشت باشند چه در دره، همگی خراب خواهند شد، چون من، خداوند، اين را گفته‌ام.
9 كاش موآب بال می‌داشت و می‌توانست پرواز كند و بگريزد، چون شهرهايش خراب خواهد شد و كسی در آنها باقی نخواهد ماند.
10 ملعون باد كسی كه شمشيرش را با خون تو سرخ نكند! ملعون باد كسی كه كاری را كه خداوند به او سپرده، به سستی انجام دهد!
11 «موآب از ابتدای تاريخ خود تاكنون، در امنيت و به دور از جنگ و جدال بسر برده و هرگز به تبعيد نرفته است. موآب همچون شراب دست نخورده‌ای است كه از كوزه‌ای به كوزه‌ای ديگر ريخته نشده و به همين دليل طعم و بوی آن تغيير نكرده است.
12 ولی بزودی زمانی فرا خواهد رسيد كه من افرادی را بسراغش خواهم فرستاد تا كوزه‌هايش را بر زمين، خالی كنند و بشكنند!
13 سرانجام، موآب از وجود خدای خود كموش خجل خواهد شد، همانطور كه بنی‌اسرائيل در بيت‌ئيل از گوسالۀ طلايی خود شرمسار شد.
14 «چگونه می‌توانيد به خود بباليد و بگوييد: «ما همگی شجاع و جنگ آزموده هستيم؟»
15 حال آنكه موآب ويران خواهد شد و بهترين جوانانش به قتل خواهند رسيد. من كه پادشاه جهان هستم و نامم خداوند قادر متعال می‌باشد، اين را گفته‌ام.
16 بلا و مصيبت بزودی بر موآب نازل خواهد شد.
17 «ای تمام قومهای مجاور موآب، ای همۀ كسانی كه با شهرت و آوازۀ او آشناييد، برای او ماتم بگيريد! ببينيد قدرت و عظمت او چگونه در هم شكسته است!
18 ای اهالی ديبون، از شكوه و جلالتان به زير بياييد و به خاک سياه بنشينيد، چون كسانی كه موآب را ويران می‌كنند، ديبون را نيز ويران خواهند كرد و تمام برج و باروهايش را خراب خواهند نمود.
19 ای اهالی عروعير، بر سر راه بايستيد و تماشا كنيد و از فراريان و بازماندگان موآب بپرسيد كه چه اتفاقی افتاده است.
20 آنها جواب خواهند داد: «موآب به دست دشمن افتاده است. گريه و فرياد سر دهيد و در كناره‌های رود ارنون اعلام كنيد كه موآب ويران شده است.»
21 «تمام شهرهای واقع در فلات نيز مجازات و خراب شده‌اند، يعنی شهرهای حولون، يهصه، ميفاعت،
22 ديبون، نبو، بيت‌دبلتايم،
23 قريه تايم، بيت‌جامول، بيت‌معون،
24 قريوت، بصره، و تمام شهرهای دور و نزديک سرزمين موآب.
25 «قدرت موآب درهم شكسته است، شاخهايش بريده شده و بازوهايش شكسته است.
26 بگذاريد موآب مثل يک مست، تلوتلو بخورد و بيفتد، چون از فرمان خداوند سرپيچی كرده است. او در قی خود می‌غلطد، بطوری كه همه به او می‌خندند.
27 ای موآب، بيادآور چگونه بنی‌اسرائيل را مسخره می‌كردی. با او چنان رفتار می‌كردی كه گويی به همراه دزدان دستگير شده است!
28 «ای اهالی موآب، از شهرهای خود فرار كنيد و مثل فاخته‌ها كه در شكاف صخره‌ها آشيانه می‌سازند، در غارها ساكن شويد.
29 غرور موآب را همه شنيده‌اند؛ همه از تكبر، نخوت و دل مغرور او باخبرند.
30 من، خداوند، از ادعاهای گستاخانه و پوچ او آگاهم؛ و می‌دانم كاری از دستش برنمی‌آيد.
31 از اين رو برای موآب گريانم و برای اهالی قيرحارس دلم می‌سوزد.
32 بيشتر از آنچه برای مردم يعزير گريستم، برای مردم سبمه خواهم گريست. شهر سبمه، مانند درخت مويی بود كه شاخه‌هايش تا دريای مرده و تايعزير می‌رسيد؛ ولی اكنون ميوه‌ها و انگورهايش را غارتگران از بين برده‌اند.
33 شادی و خرمی از سرزمين حاصلخيز موآب رخت بربسته است؛ از چرخشت‌ها ديگر شراب بيرون نمی‌آيد و كسی انگورها را با فرياد شادی نمی‌افشرد. فريادهايی به گوش می‌رسد، ولی نه فرياد شادی.
34 ناله‌ها و فريادهای دلخراش در همه جا شنيده می‌شود از حشبون تا العاله و ياهص، و از صوغر تا حورونايم و عجلت شليشيا. حتی چراگاه‌های سرسبز نمريم نيز خشک شده است.
35 «من در موآب تمام كسانی را كه در بتكده‌ها برای بتها قربانی می‌كنند و برای خدايان بخور می‌سوزانند، از بين خواهم برد.
36 دلم برای موآب و قيرحارس به فغان آمده، چون تمام دارايی‌شان از ميان رفته است.
37 از غم و غصه، موی سر و ريش خود را می‌كنند و دستشان را می‌خراشند و لباس عزا می‌پوشند.
38 از تمام خانه‌ها و كوچه‌های موآب صدای آه و ناله بلند است، چون موآب را مثل يک ظرف بی‌مصرف، خرد كرده‌ام.
39 ببينيد چگونه درهم شكسته شده است! به صدای شيون و زاری او گوش دهيد! به رسوايی موآب نگاه كنيد! اينک برای همسايگان خود باعث خنده شده است و برای عده‌ای، موجب وحشت!»
40 خداوند می‌فرمايد: «عقابی با بالهای گشوده برفراز موآب پرواز خواهد كرد و برای تخريب و نابودی بر آن فرود خواهد آمد.
41 شهرها و قلعه‌های موآب تسخير خواهند شد. در آن روز جنگاورانش مانند زنی كه از درد زايمان به خود می‌پيچد، هراسان و پريشان خواهند گشت.
42 ديگر قومی به نام موآب وجود نخواهد داشت، چون برضد خداوند طغيان كرده است.
43 ای مردم موآب، وحشت و چاه و دام در انتظار شماست.
44 هر كه از شما بخواهد از چنگال وحشت بگريزد، در چاه خواهد افتاد و آنكه خود را از چاه بيرون بكشد، در دام گرفتار خواهد شد. راه فرار نخواهيد داشت، چون زمان مجازاتتان فرا رسيده است.
45 فراريان بی‌تاب، به حشبون پناه خواهند برد، ولی از اين شهر كه زمانی، سيحون پادشاه بر آن حكمرانی می‌كرد، آتشی بيرون خواهد آمد و سراسر موآب و تمام اهالی ياغی آن را خواهد سوزاند.»
46 وای به حال قوم موآب، قومی كه خدايشان، بت كموش است! زيرا نابود گشته‌اند و پسران و دخترانشان، به اسارت برده شده‌اند.
47 ولی خداوند می‌فرمايد كه در ايام آخر بار ديگر موآب را مورد توجه و لطف خود قرار خواهد داد. (در اينجا پيشگويی دربارۀ موآب به پايان می‌رسد.)