Bible

Focus

On Your Ministry and Not Your Media

Try RisenMedia.io Today!

Click Here

Habakkuk 3

:
Farsi - PCB
1 اين است دعای حبقوق نبی:
2 ای خداوند، خبری را كه به من دادی شنيدم و برای كارهايی كه بزودی انجام خواهی داد با ترس و احترام تو را پرستش می‌كنم. دوباره مثل سالهای گذشته قدرت خود را به ما نشان ده تا نجات يابيم و در حين غضب خود، رحمت را به ياد آور.
3 خدا را می‌بينم كه از كوه سينا می‌آيد. جلالش آسمانها را دربر گرفته و زمين از حمد و سپاس او پر است!
4 درخشش او مانند طلوع خورشيد است و از دستهای او كه قدرتش در آنها نهفته است، نور می‌تابد.
5 او مرض را پيشاپيش خود می‌فرستد و به مرگ فرمان می‌دهد كه بدنبال او بيايد.
6 وقتی او می‌ايستد زمين تكان می‌خورد و هنگامی كه نگاه می‌كند، قومها می‌لرزند. كوههای ازلی خرد می‌شوند و تپه‌های ابدی با خاک يكسان می‌گردند. قدرت او بی‌زوال است.
7 مردمان كوشان و مديان را می‌بينم كه دچار ترس و اضطراب شده‌اند.
8 خداوندا، آيا تو بر رودخانه‌ها و دريا خشمگين بودی كه بر اسبان و عرابه‌هايت سوار شدی؟ نه، تو برای پيروزی قومت اين كار را كردی.
9 تو كمان را بدست گرفته، تيرها را آماده كردی و صاعقه را فرستاده زمين را شكافتی.
10 كوهها تو را ديدند و به لرزه افتادند و سيلابها جاری شدند. آبهای عميق طغيان كردند و امواجشان بالا آمدند.
11 از نور تيرهايت و از برق نيزه‌های درخشانت خورشيد و ماه ايستادند.
12 با غضب جهان را پيمودی و قومها را زير پای خود لگدمال كردی.
13 تو برای نجات قوم برگزيدۀ خود برخاستی و رهبر شروران را نابود كردی، پيروانش را از بين بردی.
14 آنها مثل گردباد بيرون آمده، خيال كردند اسرائيل به آسانی به چنگشان می‌افتد، ولی تو با سلاحهای خودشان آنها را نابود كردی.
15 با اسبان خود از دريا عبور كردی و آبهای نيرومند را زير پا نهادی.
16 وقتی اينها را می‌شنوم، می‌ترسم و لبهايم می‌لرزند. بدنم بی‌حس و زانوانم سست می‌گردند. انتظار روزی را می‌كشم كه خدا قومی را كه بر ما هجوم می‌آورد مجازات كند.
17 هر چند درخت انجير شكوفه ندهد و درخت انگور ميوه نياورد، هر چند محصول زيتون از بين برود و زمينها باير بمانند، هر چند گله‌ها در صحرا بميرند و آغلها از حيوانات خالی شوند،
18 اما من شاد و خوشحال خواهم بود، زيرا خداوند نجات دهندۀ من است.
19 او به من قوت می‌دهد تا مانند آهو بدوم و از صخره‌های بلند، بالا بروم.