Bible

Designed

For Churches, Made for Worship

Try RisenMedia.io Today!

Click Here

2 Chronicles 34

:
Farsi - PCB
1 يوشيا هشت ساله بود كه پادشاه شد و سی و يک سال در اورشليم سلطنت كرد.
2 او مانند جدش داود مطابق ميل خداوند عمل می‌كرد و از دستورات خدا اطاعت كامل می‌نمود.
3 يوشيا در سال هشتم سلطنت خود، يعنی در سن شانزده سالگی به پيروی از خدای جدش داود پرداخت و چهار سال بعد شروع كرد به پاک نمودن يهودا و اورشليم از بت‌پرستی. او بتكده‌های روی تپه‌ها و بتهای شرم‌آور اشيره و ساير بتها را از ميان برداشت.
4 به دستور او قربانگاه‌های بعل را خراب كردند و قربانگاه‌های بخور و بتهای شرم‌آور اشيره و ساير بتها را خرد نموده، گرد آنها را روی قبرهای كسانی كه برای آنها قربانی می‌كردند، پاشيدند.
5 او استخوانهای كاهنان بت‌پرست را روی قربانگاه‌های خودشان سوزانيد و بدين وسيله يهودا و اورشليم را پاكسازی كرد.
6 يوشيا به شهرهای قبيلۀ منسی، افرايم و شمعون و حتی تا سرزمين دور افتادۀ نفتالی نيز رفت و در آنجا و خرابه‌های اطراف نيز همين كار را كرد.
7 او در سراسر اسرائيل قربانگاه‌های بت‌پرستان را منهدم نمود، بتهای شرم‌آور اشيره و ساير بتها را درهم كوبيد و قربانگاه‌های بخور را در هم شكست. سپس به اورشليم بازگشت.
8 يوشيا در سال هجدهم سلطنت خود، بعد از پاكسازی مملكت و خانۀ خدا، شافان (پسر اصليا) و معسيا شهردار اورشليم و يوآخ (پسر يوآحاز) وقايع نگار را مأمور تعمير خانهٔ خداوند، خدای خود كرد.
9 آنها برای انجام اين كار به جمع‌آوری هدايا پرداختند. لاويانی كه در برابر درهای خانۀ خدا نگهبانی می‌دادند هدايايی را كه مردم قبايل منسی، افرايم و بقيه بنی‌اسرائيل و همچنين ساكنان يهودا و بنيامين و اورشليم می‌آوردند، تحويل می‌گرفتند و نزد حلقيا، كاهن اعظم می‌بردند.
10 سپس آن هدايا به ناظران ساختمانی خانۀ خداوند سپرده می‌شد تا با آن، اجرت نجارها و بناها را بدهند و مصالح ساختمانی از قبيل سنگهای تراشيده، تير و الوار بخرند و با آنها خانۀ خدا را كه پادشاهان قبلی يهودا خراب كرده بودند بازسازی كنند.
11
12 همۀ افراد با صداقت كار می‌كردند و كسانی كه بر كار آنها نظارت می‌نمودند عبارت بودند از: يحت و عوبديای لاوی از طايفۀ مراری؛ زكريا و مشلام از طايفۀ قهات. از لاويان نوازنده برای نظارت بركار باربران و ساير كارگران استفاده می‌شد. عده‌ای ديگر از لاويان نيز منشی و نگهبان بودند.
13
14 هنگامی كه هدايا را از خانۀ خداوند بيرون می‌بردند، حلقيا، كاهن اعظم، كتاب تورات موسی را كه شريعت خداوند در آن نوشته شده بود پيدا كرد.
15 حلقيا به شافان، منشی دربار گفت: «در خانهٔ خداوند كتاب تورات را پيدا كرده‌ام!» و كتاب را به شافان داد.
16 شافان با آن كتاب نزد پادشاه آمد و چنين گزارش داد: «مأموران تو وظيفهٔ خود را به خوبی انجام می‌دهند.
17 آنها صندوقهای هدايا را كه در خانه خداوند بود گشودند و آنها را شمردند و به دست ناظران و كارگران سپردند.»
18 سپس دربارهٔ كتابی كه حلقيا به او داده بود صحبت كرد و آن را برای پادشاه خواند.
19 وقتی پادشاه كلمات تورات را شنيد، از شدت ناراحتی لباس خود را دريد،
20 و حلقيا، اخيقام (پسر شافان)، عبدون (پسر ميكا)، شافان منشی دربار و عسايا ملتزم خود را بحضور خواست.
21 پادشاه به آنها گفت: «از خداوند سؤال كنيد كه من و بازماندگان اسرائيل و يهودا چه بايد بكنيم. بدون شک خداوند از دست ما خشمگين است، چون اجداد ما مطابق دستورات او كه در اين كتاب نوشته شده است، رفتار نكرده‌اند.»
22 پس آن مردان نزد زنی به نام حلده رفتند كه نبی بود و در محلهٔ دوم اورشليم زندگی می‌كرد. (شوهر او شلوم، پسر توقهت و نوه حسره، خياط دربار بود.) وقتی جريان امر را برای حلده تعريف كردند،
23 حلده به ايشان گفت كه نزد پادشاه بازگردند و اين پيغام را از جانب خداوند، خدای اسرائيل به او بدهند.
24 «من اين شهر و ساكنانش را به تمام لعنت‌هايی كه از اين كتاب برای تو خوانده شد، گرفتار خواهم ساخت.
25 زيرا اين قوم مرا ترک گفته، بت‌پرست شده‌اند و با كارهايشان خشم مرا برانگيخته‌اند. پس آتش خشم من كه بر اورشليم افروخته شده، خاموش نخواهد شد.
26 اما من دعای تو را اجابت خواهم نمود و اين بلا را پس از مرگ تو بر اين سرزمين و ساكنانش خواهم فرستاد. تو اين بلا را نخواهی ديد و در آرامش خواهی مرد زيرا هنگامی كه كتاب تورات را خواندی و از اخطار من بر ضد اين شهر و ساكنانش آگاه شدی، از روی ناراحتی لباس خود را دريدی و در حضور من گريه كردی و فروتن شدی.» فرستادگان پادشاه اين پيغام را به او رساندند.
27
28
29 پادشاه بدنبال بزرگان يهودا و اورشليم فرستاد تا نزد او جمع شوند.
30 پس تمام كاهنان و لاويان، مردم يهودا و اورشليم، كوچک و بزرگ جمع شدند و همراه پادشاه به خانۀ خداوند رفتند. در آنجا پادشاه تمام دستورات كتاب عهد را كه در خانه خداوند پيدا شده بود برای آنها خواند.
31 پادشاه نزد ستونی كه در برابر جمعيت قرار داشت ايستاد و با خداوند عهد بست كه با دل و جان از دستورات و احكام او پيروی و اطاعت كند و مطابق آنچه كه در آن كتاب نوشته شده رفتار نمايد.
32 او همچنين از تمام اهالی اورشليم و بنيامين خواست تا آنها نيز با خدا عهد ببندند، و ايشان نيز چنين كردند.
33 به اين ترتيب، يوشيا سرزمينی را كه به مردم اسرائيل تعلق داشت، از بتها پاک نمود و از مردم خواست تا خداوند، خدای خود را عبادت كنند. آنها در طول دوران سلطنت يوشيا از خداوند، خدای اجداد خويش پيروی كردند.